جهان بيني و دكترين شيعه.
مطالعات قبلي ، پيش بيني و برنامه ريزي در اديان و مذاهبي كه مبتني بر « جبر » و به اصطلاح جبر گرا هستند طبيعتا" نمي تواند جايگاهي اصولي نزد مومنانشان داشته باشد و به اين ترتيب است كه در جريان احتناب ناپذير پيشرفت در زندگي به تدريج تضعيف مي شوند و لائيتيسم در آنجا . رشد مي كند . همچنين نزد قشري مذهباني كه به دلايل منافع شخصي و گروهي يا به هر دليل ديگر ، با نوعي بنياد گرائي ، دين و مذهب خود را غير قابل اصلاح و تطبيقف با شرايط زمان و مكان مي بينند نيز همين وضع حاكم است .
امٌا در تشيٌع كه علاوه بر احساس ، عقل و اجماع و اجتهاد نيز جايگاهي بسيار والا يافته اند ؛ برنامه ريزي ، و در پي آن : رشد ، پيشرفت ، توسعه و تعالي با رفاهي مقبول ، يز بستري بسيار مناسب خود مي يابند .
تشيٌع كنوني ايران به معني گرايش به قرآن و حديث و...و...و... هست ؛ امٌا همين قرآن كريم داراي تفاسير گوناگوني است كه دكترين هاي متفاوتي را در خصوص مديريت و آينده جامعه به وجود آورده است ، و ريشه آن به صدر اسلام ، و ايجاد مذهب شيعه ، با گرايش گروه هائي به خصوص گروه هائي ايراني به افكار – گفتار و رفتار حضرت علي بن ابيطالب باز مي گردد ؛ كه وي را ، برخلاف مذاهب تسنن ، امام اوٌل خود شناخته اند .
در مذهب شيعه ، خلافت پيامبر بزرگوار اسلام متعلق به امير مومنان ، علي (ع) است و بنابر اين در هرگونه حكومت و مديريت بر مومنان ، اقداماتي براي حال و آينده امور معيشت و بهره وري ،
مي بايست به دكترين آن حضرت ( كه در نهج البلاغه و امثال آن آمده است ) عمل كرد .
در مذهب شيعه دوازده امامي ، كه در زمان صفويه تقويت شده است ( ظاهرا" ) دكترين چهارده معصوم مطمح نظر است .
در مكتب اصولي اين مذهب كه ، تقريبا" همزمان با تاسيس حكومت قاجاريان ، به زعامت وحيد بهبهاني – كاشف الغطاي كبير – ملٌا احمد نراقي – ملٌا اسمعيل عقدائي – و... تشكيل شده است چنان اصولي مترقي زمينه كار قرار گرفته است كه در واقع منشاء انقلاب اسلامي ايران در 1357 قرار گرفته است .